oOoOoOoOoOoO
محال است مصاحبه تلویزیونی خواننده های لس آنجلسی را ببینی و یک نفر از آنها دلش برای ایران تنگ نشده باشد
من که پیش خودم میگفتم همه ی این حرفها تظاهر است ، مگر می شود وسط آن همه زرق و برق و خوشی ، وسط خیابان های سنگفرش شده و تمیز با یک برگر مک دونالد آدم دلش بگیرد
حتما مخشان پاره سنگ برداشته است ، مگر می شود آدم دلش برای این ترافیک های سنگین ، هوای آلوده و شهر های ساده تنگ شود
آخر چه چیز اینجا دلتنگی دارد که از آن سر دنیا بیایند اینجا ، هوس اینجا را بکنند
اما با خودم گفتم شاید دلشان حلیم داغ ساعت ۶ صبح بخواهد ، یا یک مشت نخودچی کشمش که مادربزرگ بریزد توی جیبشان ، بخواهند کنار جاده شمال لواشک بخرند ، شاید دلشان کرسی شب یلدا بخواهد نه درخت کریسمس ، گفتم شاید قرمه سبزی های فرنگ هرچقدر هم خوب باشد به دهانشان مزه نمی کند
شاید از سیگار های فیلتر دار خسته شده اند ، نفسشان دود سنگین می خواهد
بهمن می خواهد
تیر می خواهد
گفتم شاید دلشان جا مانده است
شاید عشقشان را جا گذاشته اند
oOoOoOoOoOoO
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
یادم نیس چند سال منتظرت بودم
حتی یادم نیس از کی منتظرت بودم
وقتی کنار رودخونه مینشستم،وقتی پیاده روی میکردم، وقتی قندمو اروم اروم توی چاییم حل میکردم
وقتی سر روی بالش میگذاشتم و میخواستم خوابتو ببینم
...یا....
اما نبودی، نیومدی، یادم نمیاد از کیــ شد که نبودی
یا از کی منتظر دیدنت بودم
از وقتی دلم برات تنگ شد؟
یا از اولین باری که دیدمت؟
شایدم از وقتی فهمیدم دیگه اخرین باره که میبینمت
مهم اینجاس که تو منو یادت نیس
شایدم هست
فراموش کردی
راستی چند سال گذشته؟
یادم نیس، توچی؟
از من چیزی تو ذهنت هست ؟
خاطره ای، اسمی؟
یا همش فراموش شد..... ؟همش؟
دلت چی؟تنگ؟ اها اره تنگ نشد؟
ولی من راستش خود من، صد سالم که بگذره، اگه اسمون زمین بیاد و دیگه نه تویی باشه و نه من
شاید تو رو یادم بره، ولی فراموشت نمیکنم
راستی از کی منتظرت بودم؟
از کی دلم برات تنگ شد؟